جمعه

جمعه
مسافری ست خسته ....
از راه می رسد
با کوله باری از دلتنگی
و بغضی به بزرگی یک هفته
که مانده در گلویش ...
غروب که می شود
تاب نمی آورد
بغصش می ترکد ...
درست مثل من
که غروب های جمعه
بی تو بودن را
گریه می کنم در خودم
دیدگاه ها (۱)

چشماتو به روم ببند خدا چشمش بازه زندگی با گره هاش آدمو میساز...

نخوابی اسمون امشب ، که من بیدار بیدارمیه امشب دل به من بسپار...

تولدم نزدیکه...

خیلی حس خوبیه...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁خودت هم خوب میدانی چه #دشوا...

وانشات اینوماکی//پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط