یک روز طلبهای نزد مدرس آمد و در نامهای نوشته بود اجازه

یک روز طلبه‌ای نزد مدرس آمد و در نامه‌ای نوشته بود: اجازه بفرمایید در وزارت معارف به عنوان معلم استخدام شوم. مدرس روی یک قطعه کاغذ نوشت:

آقای وزیر معارف! حامل نامه، یکی از دزدان و قصد همکاری با شما را دارد. گردنه‌ای به وی واگذار کنید.

طلبه، نامه را گرفت و رفت. پس از چند لحظه خجالت زده بازگشت و گفت: آقا! چه بدی از من دیده‌اید؟ اگر کسی به شما چیزی گفته، دروغ گفته است. مدرس جواب داد: اگر بگویم که تو شخص فاضل و متدینی هستی، تو را راه نمی‌دهند. برو و نامه را ببر.

او مجدداً نامه را برد و فردای آن روز خدمت مدرس رسید و گفت: آقا! استخدام شدم و مدیریت یک مدرسه را هم به من داده‌اند.
@BisimchiMedia
دیدگاه ها (۱)

بانک مرکزی فرانسه: ضرر ناشی از اعتراضات در پاریس بر اقتصاد ف...

اگر میخواید بفهمید امثال شاپرک شجری‌زاده چقدر آدم‌های کثیفی ...

✍ قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج)⇦قدم اول: نماز ا...

🔻 همینطور که می‌بینید پلیس فرانسه انقدر مهربون و با کلاس هست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط