بهمان گفت من تند تر می رم شما پشت سرم بیاین تعجب ...

بهمان گفت « من تند تر می رم، شما پشت سرم بیاین .» تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیش تر از صد کیلومتر سرعت بگیرد. غروب نشده ، رسیدیم گیلان غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ماهم پشت سرش. نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم . گفت « کجا با این عجله ؟ می خواستیم به نماز جماعت برسیم که رسیدیم.»

شهید#مهدی_باکری🕊🌹
دیدگاه ها (۱)

#روزتان_پر_خیر_و_برکت #روزتان_معطر_به_عطر_و_بوی_شهدا

#قرآن

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#دعا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط