لازم نیست حتما گلوی کسی را بفشاریم تا بمیرد،
لازم نیست حتما گلوی کسی را بفشاریم تا بمیرد،
یا چاقو را فرو کنیم توی قلبش،
لازم نیست مقتولی باشد،
لازم نیست حق نفس کشیدن را سلب کنیم از کسی تا اسممان را بگذارند قاتل...
یک وقت هایی،
با یک حرف هایی،با یک رفتارهایی،با یک نگاه هایی،
یکی را جوری میکشیم،احساس کسی را جوری فلج میکنیم
که از هزار دست به خون آلوده شدن هم بدتر است،
از هزار بار یک نفر را کشتن هم بدتر است...
حواستان باشد،مبادا کاری کنید کسی را محکوم به زندگی بدون هیچ احساسی کنید،
ما در برابر تمام انسان هایی که نقشی تو زندگیمان دارند مسئولیم،
در برابر قلب ترک خورده اشان،
در برابر بغض توی گلو مانده اشان
در برابر تنها تر شدنشان...
یا چاقو را فرو کنیم توی قلبش،
لازم نیست مقتولی باشد،
لازم نیست حق نفس کشیدن را سلب کنیم از کسی تا اسممان را بگذارند قاتل...
یک وقت هایی،
با یک حرف هایی،با یک رفتارهایی،با یک نگاه هایی،
یکی را جوری میکشیم،احساس کسی را جوری فلج میکنیم
که از هزار دست به خون آلوده شدن هم بدتر است،
از هزار بار یک نفر را کشتن هم بدتر است...
حواستان باشد،مبادا کاری کنید کسی را محکوم به زندگی بدون هیچ احساسی کنید،
ما در برابر تمام انسان هایی که نقشی تو زندگیمان دارند مسئولیم،
در برابر قلب ترک خورده اشان،
در برابر بغض توی گلو مانده اشان
در برابر تنها تر شدنشان...
۷.۲k
۱۳ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.