امام رضا بهش گفتن خودم میام می برمت!
۱۶ساله بود و چون بابا نداشت، بد تربیت شده بود
تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا(س) زیر و رویش کرد.
بلند شد اومد جبهه
یه روز به فرماندمون گفت:
من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم.
می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم.
یک ۴۸ساعته به من مرخصی بدین برم
حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و
برگردم ...
اجازه گرفت و رفت مشهد. دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه.
توی وصیت نامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم.
آقا بهم فرمود:
حمید!اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت ...
یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود.
نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر.
گریه می کرد و می گفت:
یا امام رضا منتظر وعده ام.
آقا جان چشم به راهم نذار!
توی وصیتنامه روز و مکان و حتی شهادتش رو هم نوشته بود.
شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده. دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شهید شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود
پ.ن
عقب ماندیم از نوجوان ۱۶ساله ای که تازه یک سال از مکلف شدنش مےگذشت و خود را سراپا گناهکار مےدانست
چند سال است به تکلیف رسیده ایم
و از گناهان بےشمار، کَـڪِمان هم نمےگزد...
دل خودمان را با نسیه توبه، گول زده ایم
و نقد گناه را به جان خریده ایم
دلمان حـُـر شدن مےخواهد
به خودم امیدی ندارم مولا
تو که حسین زمان منی ، دستی بر قلبم بکشید تا آدم شوم
خدا مےداند که من هم مادرتان فاطمه(س) را بسیار دوست دارم....
خدا مےداند از این گناهان بےشمار شرمنده ام...
شرمنده ام
شرمنده ام
#شهید_حمید_محمودی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#شهید_دفاع_مقدس
#شهادت
#شهید
#شهدا
زیلینک
https://zil.ink/Shahiidsho
تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا(س) زیر و رویش کرد.
بلند شد اومد جبهه
یه روز به فرماندمون گفت:
من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم.
می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم.
یک ۴۸ساعته به من مرخصی بدین برم
حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و
برگردم ...
اجازه گرفت و رفت مشهد. دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه.
توی وصیت نامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم.
آقا بهم فرمود:
حمید!اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت ...
یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود.
نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر.
گریه می کرد و می گفت:
یا امام رضا منتظر وعده ام.
آقا جان چشم به راهم نذار!
توی وصیتنامه روز و مکان و حتی شهادتش رو هم نوشته بود.
شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده. دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شهید شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود
پ.ن
عقب ماندیم از نوجوان ۱۶ساله ای که تازه یک سال از مکلف شدنش مےگذشت و خود را سراپا گناهکار مےدانست
چند سال است به تکلیف رسیده ایم
و از گناهان بےشمار، کَـڪِمان هم نمےگزد...
دل خودمان را با نسیه توبه، گول زده ایم
و نقد گناه را به جان خریده ایم
دلمان حـُـر شدن مےخواهد
به خودم امیدی ندارم مولا
تو که حسین زمان منی ، دستی بر قلبم بکشید تا آدم شوم
خدا مےداند که من هم مادرتان فاطمه(س) را بسیار دوست دارم....
خدا مےداند از این گناهان بےشمار شرمنده ام...
شرمنده ام
شرمنده ام
#شهید_حمید_محمودی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#شهید_دفاع_مقدس
#شهادت
#شهید
#شهدا
زیلینک
https://zil.ink/Shahiidsho
۲.۶k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.