دلتنگی های سر ریز شده
برگشته و میگه الی! تو دوباره چشمات خیسه؟ چی میشه یهو اینطور بهم میریزی؟!
میگم تو تا حالا اینقدر دلتنگ کسی شدی که نیست...
گاهی دلتنگی اونقدر بهم فشار میاره که هیچی جز شنیدن صداش آرومم نمیکنه...
اون روزا وقتی خیلی از همه چیز خسته میشدم و نبود( و اون بیشتر وقتا نبود) کافی بود چهار کلمه حرف بزنه...
کافی بود یه شعر بخونه...
صداش مسکن بود...
یه روز بهش گفتم تمام دردای دنیا تو دلم باشه، کافیه حرف بزنی... همش میره...
هیچی نمیمونه...
چیه این عشق؟
میشوره میبره...
وقتی دلتنگش میشدم و بی تابی میکردم میگفت :الهام! چی شده؟
و میگفتم دلتنگی منو قفل میکنه... دلتنگی زندگیمو مختل میکنه...
حتی همون روزای سختم باورم نمیشد یه روز برسه و نباشه...
نباشه و حتی نتونم به خودش بگم چقدر دلم تنگ شده...
حالا آدمی که وقتی بود هم از دلتنگی زمینگیر میشد، توی نبودنش، توی نشنیدنش، نخوندنش، نخواستنش چطور برگرده به زندگی...
آدمی که شنیدن صداش حکم زندگی بود، حالا نیست... هیچ جا نیست... نه خودش... نه اثرش...
من موندم و دلتنگی...
من موندم و بغض...
من موندم و هزارتا جلسه مشاوره و گریه هایی که بند نمیاد...
من موندم و آرزوی رفتن...
میگه:" الهام! اینجوری که زندگیت جهنمه دختر..."
لبخند میزنم...
چه میشه کرد... همینه دیگه...
میگم تو تا حالا اینقدر دلتنگ کسی شدی که نیست...
گاهی دلتنگی اونقدر بهم فشار میاره که هیچی جز شنیدن صداش آرومم نمیکنه...
اون روزا وقتی خیلی از همه چیز خسته میشدم و نبود( و اون بیشتر وقتا نبود) کافی بود چهار کلمه حرف بزنه...
کافی بود یه شعر بخونه...
صداش مسکن بود...
یه روز بهش گفتم تمام دردای دنیا تو دلم باشه، کافیه حرف بزنی... همش میره...
هیچی نمیمونه...
چیه این عشق؟
میشوره میبره...
وقتی دلتنگش میشدم و بی تابی میکردم میگفت :الهام! چی شده؟
و میگفتم دلتنگی منو قفل میکنه... دلتنگی زندگیمو مختل میکنه...
حتی همون روزای سختم باورم نمیشد یه روز برسه و نباشه...
نباشه و حتی نتونم به خودش بگم چقدر دلم تنگ شده...
حالا آدمی که وقتی بود هم از دلتنگی زمینگیر میشد، توی نبودنش، توی نشنیدنش، نخوندنش، نخواستنش چطور برگرده به زندگی...
آدمی که شنیدن صداش حکم زندگی بود، حالا نیست... هیچ جا نیست... نه خودش... نه اثرش...
من موندم و دلتنگی...
من موندم و بغض...
من موندم و هزارتا جلسه مشاوره و گریه هایی که بند نمیاد...
من موندم و آرزوی رفتن...
میگه:" الهام! اینجوری که زندگیت جهنمه دختر..."
لبخند میزنم...
چه میشه کرد... همینه دیگه...
۵.۵k
۰۴ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.