بیو
بیو..
یکم تغییر کوچولو مثل کک مک و فرم صورت.
اسم: آیشا
معنی اسم: حریر عشق/تور عشق/عشق حریری
ریشه اسم: تازه فهمیدم عربی_😭
فامیل: نامایی
نژاد: انسان
جنسیت: مونث
قد: ۱۷۱
وزن: ۴۹
سن: ۱۶
تولد: ۱۶ دی
ملیت: ژاپن
بیماری: اسکیزوفرنی
شاگردها؛ کهو_آنایا_هاتا_آکیهیکو
تنفس: ببر {بنگال}_قو
تعداد فرم ببر: ۱۰ فرم+فرم ویژه
تعداد فرم قو: ۲
فرمهای ببر: جادههای سیاه_ببر خونین_حلقه آبی_پنجههای تیز_فرزندان جنگل_شکار نیمهشب_شلاق دم ببر_چشمان نورانی_شکوه دشت_{غرش کشنده}
فرمهای قو: بالین خونین_اشک یاقوتی
نقطهضعفها: ضعف در بینایی_اسکیزوفرنی_لرزش دست چپ
نقطهقوتها: سرعت بالا_مقاومت بدنی_تعادل
دوستان: کهو_ارنا_آکیرا_هیوا_بیومی_آنایا_آینا_هاتا_آکیکو_جانا_تسوکی(توعم میتونی باشی. افتخار میدی؟)
دشمنان: شیاطین_موزان
وابستگی: دسته شیطانکشی که در خفا فعالیت میکنند
شیپ: شینازوگاوا سانمی
تنفرات: سروصدا_خشونت بیمعنا_کرمریزیهای دایسو_غرور_خودبینی
علایق: حیوانات_موسیقی_سانمی_نقاشی_خواب_رامن_طبیعت_آوازخوندن_دریا_سکوت_قبرستون_انتخاب کردن اسم برای نوزاد_نینی:>
هدف: ازدواج با سانمی و نینیدار شدن:>
ترسها: جاهای شلوغ_جامعه_چشمها..
تایپ شخصیتی: INXP
شخصیت: آروم_کمحرف_معمولا جدی_یه دنده_دمدمی مزاج_دروغگو_مهربون_بشدت حسود_معمولا عصبی نمیشه ولی اگه بشه شمشیر میکش_😭
جنس صدا: صاف و گیرا
زندگینامه: آیشا در کودکی و در سن هفت سالگی پدر و مادر و برادر کوچیکترش کای رو از دست میده و با دایسو و کومی(خواهر و برادر بزرگترش) وارد سپاه میشه و توسط کیوجیرو رنگوکو آموزش میبینه. در چهارده سالگی بخاطر اینکه خواهر آیشا به اشتباه یک زن رو به قتل رسوند، آیشا از سر حسادت به کومی و قدرتش اون رو لو داد و کلانتر کومی رو اعدام کرد. در بیست سالگی آیشا در قلعهی بینهایت خودش رو جلوی حملات کوکوشیبو میندازه تا گیومی و سانمی رو نجات بده و در آخر با یک ضربهی کوکوشیبو کشته میشه.
یکم تغییر کوچولو مثل کک مک و فرم صورت.
اسم: آیشا
معنی اسم: حریر عشق/تور عشق/عشق حریری
ریشه اسم: تازه فهمیدم عربی_😭
فامیل: نامایی
نژاد: انسان
جنسیت: مونث
قد: ۱۷۱
وزن: ۴۹
سن: ۱۶
تولد: ۱۶ دی
ملیت: ژاپن
بیماری: اسکیزوفرنی
شاگردها؛ کهو_آنایا_هاتا_آکیهیکو
تنفس: ببر {بنگال}_قو
تعداد فرم ببر: ۱۰ فرم+فرم ویژه
تعداد فرم قو: ۲
فرمهای ببر: جادههای سیاه_ببر خونین_حلقه آبی_پنجههای تیز_فرزندان جنگل_شکار نیمهشب_شلاق دم ببر_چشمان نورانی_شکوه دشت_{غرش کشنده}
فرمهای قو: بالین خونین_اشک یاقوتی
نقطهضعفها: ضعف در بینایی_اسکیزوفرنی_لرزش دست چپ
نقطهقوتها: سرعت بالا_مقاومت بدنی_تعادل
دوستان: کهو_ارنا_آکیرا_هیوا_بیومی_آنایا_آینا_هاتا_آکیکو_جانا_تسوکی(توعم میتونی باشی. افتخار میدی؟)
دشمنان: شیاطین_موزان
وابستگی: دسته شیطانکشی که در خفا فعالیت میکنند
شیپ: شینازوگاوا سانمی
تنفرات: سروصدا_خشونت بیمعنا_کرمریزیهای دایسو_غرور_خودبینی
علایق: حیوانات_موسیقی_سانمی_نقاشی_خواب_رامن_طبیعت_آوازخوندن_دریا_سکوت_قبرستون_انتخاب کردن اسم برای نوزاد_نینی:>
هدف: ازدواج با سانمی و نینیدار شدن:>
ترسها: جاهای شلوغ_جامعه_چشمها..
تایپ شخصیتی: INXP
شخصیت: آروم_کمحرف_معمولا جدی_یه دنده_دمدمی مزاج_دروغگو_مهربون_بشدت حسود_معمولا عصبی نمیشه ولی اگه بشه شمشیر میکش_😭
جنس صدا: صاف و گیرا
زندگینامه: آیشا در کودکی و در سن هفت سالگی پدر و مادر و برادر کوچیکترش کای رو از دست میده و با دایسو و کومی(خواهر و برادر بزرگترش) وارد سپاه میشه و توسط کیوجیرو رنگوکو آموزش میبینه. در چهارده سالگی بخاطر اینکه خواهر آیشا به اشتباه یک زن رو به قتل رسوند، آیشا از سر حسادت به کومی و قدرتش اون رو لو داد و کلانتر کومی رو اعدام کرد. در بیست سالگی آیشا در قلعهی بینهایت خودش رو جلوی حملات کوکوشیبو میندازه تا گیومی و سانمی رو نجات بده و در آخر با یک ضربهی کوکوشیبو کشته میشه.
- ۱.۷k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط