یک نفر هست

یک نفر هست

که خودش نیست، ولی خاطره‌اش

صبحِ هر روز مرا سخت

بغل می‌گیرد...
دیدگاه ها (۳)

عاقبت پدرم بعد از ماه ها اقامت در تبریز، با زن عقدی خویش به...

واقعااااا زیباستیک تحویلداربانک میگفت: ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ ﺍﻭ...

مامان و بابام پیر شده بودند من و آجیمم بزرگ شده بودیم و به س...

آدَمـ و حَوا کجـاا بوووود , مـٰا حاصل یهـ جَھِشــ تو ژِنـ آف...

تو مرا یاد کنی یا نکنیبـــاورت گـــر بــشــود ؛گر نشود حـرفی...

قلبم از کار که افتاد مرا شوک ندهیداسم "...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط