یه شبایی تو زندگیِ آدمیزاد هست
یه شبایی تو زندگیِ آدمیزاد هست
که بعد از ساعت ها فکر و خیال؛
به خودش میاد و میبینه روحش،
از اعماق وجود داره گریه میکنه،
ولی از چشماش هیچ اشکی نمیاد...
که بعد از ساعت ها فکر و خیال؛
به خودش میاد و میبینه روحش،
از اعماق وجود داره گریه میکنه،
ولی از چشماش هیچ اشکی نمیاد...
۱.۹k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.