انگار گل فروش میدانست چه میخواهم

انگار گل فروش میدانست چه میخواهم
گفتم :
آقا....
گل....
هنوز نرگسش را به زبان نیاورده بودم
گفت :نرگس ها تازه اند ، خیالت راحت
تمام طول مسیر را به دسته گل معطر نرگس خیره شده بودم و به این فکر میکردم که از کجا فهمید چه میخواهم! او که چشمان نرگس گونه ات را تا به حال ندیده بود تا بداند که من برای چه عاشق نرگس شده ام!!.....
نمیدانم .... شاید .... شاید ..... از زیاد دیدن عکس چشمانت... چشم های بی رنگ من هم نرگسی شده است و گلفروش این را از رَد ِنگاهم فهمید...

#مهسا_سجاد

#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #خاصترین #تکست_خاص #عاشقانه #عشق #تنهایی #تکست_ناب #love #دخترونه
دیدگاه ها (۷)

همیشه فکرم مشغول این بود که چرا آدم‌های جدید برای‌مان حکم نو...

قربان مردمک های سرگردان چشم هایت بروم قربان غم و شادی ات برو...

آدمی که روزهاست در انتظار تو مانده بی کس نیست!دور و برش پر ا...

طاقت بیاور جـانـم!این روزهای سخت!این زمـسـتان پر از سوز،ایــ...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط