اینگونهبود

#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:
از کانادا آمده بود آقا را ببیند، از پدر و مادری لبنانی و کانادایی بود. چیزهایی شنیده بود و کنجکاو بود.
دلهره و شک در چهره‌اش پیدا بود. وارد اتاق شد، دید آقا دارد تسبیح می‌چرخاند. به لب‌های آقا خیره شد، دید تکان نمی‌خورند. با خود گفت: «این چه عالمی است که تسبیح می‌گرداند و ذکر نمی‌گوید؟!»
هنوز ننشسته بود که آقا فرمود: «بله! ذکری از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده است که هر کس آن ذکر را بعد از نماز صبح بخواند، تا غروب هر چه تسبیح بگرداند، برای او ذکر می‌نویسند.» رنگش پرید. فقط سکوت کرد.
آن‌هایی که نشسته بودند، چیزی نفهمیدند؛ نمی‌دانستند چه خبر است؟!
بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت

📚 این بهشت، آن بهشت، ص۵۶
#تاخدا #باز_آی
دیدگاه ها (۱)

از عشق زمینی تا آسمانیخاطره‌ی فرمانده شهید حججی ( #شهید_مرتض...

ماندیم و شمابال گشودید از این شهررفتیـد بہ جایےکہببینیـد خدا...

#امام_صادق_علیه_السلام🔷 بدانید که خداوند از انسان هایی که دا...

#پرسش_و_پاسخ از آیت‌الله بهجت قدس‌سرهسؤال: برادری دارم که به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط