مست عشقم کس ببیند گویدم دیوانه ای
مستِ عشقم، کس ببیند گویدم دیوانه ای
من نه آن مستم که نوشد باده از پیمانه ای
مستِ آن یارم که دارد با نظر لطفی به من
من به اعجاز از نگاهش می شوم مستانه ای
آنکه در بازارِ بی رحمی به جانان دل دهد
خانه یِ قلبش نگردد جایِ هر بیگانه ای
غافلان دولت سرا دنبالِ جانان می روند
چشمِ دل وِی را ببیند همرهِ بیچاره ای
آنکه درمانی کُند دستی بگیرد در خَفا
اینچنین بر شمعِ جانان می شود پروانه ای
✍
من نه آن مستم که نوشد باده از پیمانه ای
مستِ آن یارم که دارد با نظر لطفی به من
من به اعجاز از نگاهش می شوم مستانه ای
آنکه در بازارِ بی رحمی به جانان دل دهد
خانه یِ قلبش نگردد جایِ هر بیگانه ای
غافلان دولت سرا دنبالِ جانان می روند
چشمِ دل وِی را ببیند همرهِ بیچاره ای
آنکه درمانی کُند دستی بگیرد در خَفا
اینچنین بر شمعِ جانان می شود پروانه ای
✍
- ۱.۳k
- ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط