📚 افتاب در حجاب
📚#افتاب_در_حجاب
♥️#ادامه_قسمت33
بگذار خولى بن یزیدا صبحى ، به قصد جدا کردن سر حسین از اسب فرود بیاید اما زانوانش از وحشت سست شود،...
به خاك بیفتد و عتاب و ناسازگارى شمر را تحمل کند....
بگذار...
نگاه کن ! حسین به کجا مى نگرد؟
ردنگاه او... آرى به خیمه ها بر مى گردد، واى ... انگار این قوم پلید، قصد خیمه ها راکرده اند.از اعماق جگر فریاد بزن : _حسین هنوز زنده است نامرد مردمان! اما نفرین نکن!حسین ، خود از زمین خیز برمى دارد و تن مجروح را به دست یله مى دهد و با صلابتى زخم خورده فریاد مى کشد:
واى بر شما اى پیروان ال ابى سفیان ! اگر دین ندارید و از قیامت خدا نمى ترسید لااقل مرد باشید.این فریاد، دل ابن سعد را مى لرزاند..
#ادامه_دارد
معذرت اگه تاخیر بین پارت گذاری افتاد.🙏🏻
♥️#ادامه_قسمت33
بگذار خولى بن یزیدا صبحى ، به قصد جدا کردن سر حسین از اسب فرود بیاید اما زانوانش از وحشت سست شود،...
به خاك بیفتد و عتاب و ناسازگارى شمر را تحمل کند....
بگذار...
نگاه کن ! حسین به کجا مى نگرد؟
ردنگاه او... آرى به خیمه ها بر مى گردد، واى ... انگار این قوم پلید، قصد خیمه ها راکرده اند.از اعماق جگر فریاد بزن : _حسین هنوز زنده است نامرد مردمان! اما نفرین نکن!حسین ، خود از زمین خیز برمى دارد و تن مجروح را به دست یله مى دهد و با صلابتى زخم خورده فریاد مى کشد:
واى بر شما اى پیروان ال ابى سفیان ! اگر دین ندارید و از قیامت خدا نمى ترسید لااقل مرد باشید.این فریاد، دل ابن سعد را مى لرزاند..
#ادامه_دارد
معذرت اگه تاخیر بین پارت گذاری افتاد.🙏🏻
۴.۹k
۰۲ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.