لبم یاد لبت افتاد دلم در سینه ام لرزید

لبم یاد لبت افتاد دلم در سینه ام لرزید
نبودی آتش سیگار فقط حال مرا فهمید

نشستم دور هر چیزی به جزتوخط کشیدم تا
بفهمی عاشقت هستم بدون ذره ای تردید

نبودی و نبودی و نمی آیی و من هستم
همیشه زیر بارانی که بعداز رفتنت بارید

ببین باران که می آید کمی کمترهوایی شو
تصور می کنم مستی شبیه ساقه های بید

توهم میزنم بادی که در کوچه تو را بویید
برای مردم آزاری نمک بر زخم من پاشید

حسادت چیزخوبی نیست ولی ازتو چه پنهان که
دلم از نقش پروانه به روی سینه ات رنجید

محاسن را نمی خواهم کشیدم تیغ بر صورت
خودم دیدم که چشم توبه ریش عاشقت خندید

صبورم سالمم تنها سرشبها خودآزارم
لبت خندان، خیالت تخت سرم با قرص ها خوابید
دیدگاه ها (۰)

زود قضاوت نکنید شاید مسئولین خوزستان می‌خوان در راستای اعتلا...

جانشین رئیس پلیس راهور کل کشور:🔹ایرانخودرو و سایپا اگر تعطیل...

ازدواج موفق ازدواجی است که نیمی از آن محبت است ونیم دیگر آن ...

🔹آبروی همسرتون آبروی شماستبعضی ازآقایون و یاخانم ها برای این...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط