«زن در مقابل زن»
«زن در مقابل زن»
چند روز پیش که باز ساعتها رانندگی در پیش داشتم، شروع کردم به گوش دادن آهنگهای قدیمی که باهاشون خاطره داشتم؛ شهره، لیلا فروهر، نوشافرین.... داشتم فکر میکردم در زمانی که بجز ترانه مازوخیستی «هم نامهربونه، هم افت جونه...» و چند تا ترانه بیمحتوای دیگه، خوانندههای زن ترانههای غیر سنتی فعالیت زیادی نداشتن، این چند نفر شاید بار هنری این سبک رو در جامعه مردسالار مهاجرین لوسانجلسی به دوش میکشیدن... دورانی که تو مهمونیها ترانههای «قول و قرار دارم من...»، «جون جونم،... » یا تو عروسیها ترانه «کی تو رو عروست کرده، یه خورده لوست کرده...» گرم کننده محافل بود..... گوگوش اما همیشه یکهتاز بیرقیب این عرصه بود و طبیعیه که مهاجرتش محبوبیت بقیه رو تحتالشعاع قرار داد. یاد مصاحبهای افتادم که «امیرقاسمی» با شهره داشت و ازش پرسید: آیا اومدن «گوگوش» اثر منفی روی کار شما داشت؟ اونم جواب داد: نه (البته که داشت)، ولی ما مدتها تو این جو تلاش کردیم تا راه رو برای خوانندههای زن هموار کنیم. خوب بود وقتی گوگوش اومد از ما بخاطر کاری که در طول این سالها انجام داده بودیم تشکر میکرد، ولی او هیچوقت حرفی در مورد سایرین نزد.... البته که یک تشکر خشک و خالی وجهه گوگوش رو نه تنها پایین نمیورد بلکه او رو محبوبتر هم میکرد ولی او ترجیح داد بقیه خوانندههای زن رو نادیده بگیره....
یادم افتاد که مدتی پیش وقتی کتاب «شیر سیاه» (ترجمه فارسی «بعد از عشق») نوشته «الیف شافاک» رو میخوندم به همچین مسالهای اشاره کرده بود. این کتاب که قطعا دوستداران «ملت عشق» رو ناامید خواهد کرد، در مورد چالش فکری نویسنده در مورد مادر شدن و افسردگی پس از زایمان اوست و در کنارش به مشکلات زندگی سایر زنان نویسنده اشاره میکنه. در بخشی از کتاب از نویسنده زن ترکی نام میبره که کار سایر نویسندگان هم دوره خودش رو به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار داده ولی صلاح دونسته بود به تنها زن نویسنده قدر دوران خودش کوچکترین اشارهای نکنه....
«نادیده انگاشتن» در بسیاری از موارد از درگیر شدن هم بدتره، چون نشون میده فرد مقابل رو حتی در حد و اندازه انتقاد کردن هم نمیدونستی و این رفتار متاسفانه محدود به اقشار کمسواد و با سطح فرهنگی پایین نیست. بسیاری از موارد حتی در جوامع علمی، فرهنگی و هنری هم زنها به دلایلی نسبت به حضور و یا موفقیتهای هم بیاعتنا هستن.
اگرچه به عنوان یک زن طرفدار همیشگی حقوق زنها، نوشتن این سطور برام خیلی سخته ولی بعضی واقعیتها رو نمیشه انکار کرد. در جامعه مردسالار امروزی که سعی در نفی زنها و قابلیتهاشون داره، خوبه که لااقل خودمون همدیگر رو نادیده نگیریم. #ژینوس_صارمیان
چند روز پیش که باز ساعتها رانندگی در پیش داشتم، شروع کردم به گوش دادن آهنگهای قدیمی که باهاشون خاطره داشتم؛ شهره، لیلا فروهر، نوشافرین.... داشتم فکر میکردم در زمانی که بجز ترانه مازوخیستی «هم نامهربونه، هم افت جونه...» و چند تا ترانه بیمحتوای دیگه، خوانندههای زن ترانههای غیر سنتی فعالیت زیادی نداشتن، این چند نفر شاید بار هنری این سبک رو در جامعه مردسالار مهاجرین لوسانجلسی به دوش میکشیدن... دورانی که تو مهمونیها ترانههای «قول و قرار دارم من...»، «جون جونم،... » یا تو عروسیها ترانه «کی تو رو عروست کرده، یه خورده لوست کرده...» گرم کننده محافل بود..... گوگوش اما همیشه یکهتاز بیرقیب این عرصه بود و طبیعیه که مهاجرتش محبوبیت بقیه رو تحتالشعاع قرار داد. یاد مصاحبهای افتادم که «امیرقاسمی» با شهره داشت و ازش پرسید: آیا اومدن «گوگوش» اثر منفی روی کار شما داشت؟ اونم جواب داد: نه (البته که داشت)، ولی ما مدتها تو این جو تلاش کردیم تا راه رو برای خوانندههای زن هموار کنیم. خوب بود وقتی گوگوش اومد از ما بخاطر کاری که در طول این سالها انجام داده بودیم تشکر میکرد، ولی او هیچوقت حرفی در مورد سایرین نزد.... البته که یک تشکر خشک و خالی وجهه گوگوش رو نه تنها پایین نمیورد بلکه او رو محبوبتر هم میکرد ولی او ترجیح داد بقیه خوانندههای زن رو نادیده بگیره....
یادم افتاد که مدتی پیش وقتی کتاب «شیر سیاه» (ترجمه فارسی «بعد از عشق») نوشته «الیف شافاک» رو میخوندم به همچین مسالهای اشاره کرده بود. این کتاب که قطعا دوستداران «ملت عشق» رو ناامید خواهد کرد، در مورد چالش فکری نویسنده در مورد مادر شدن و افسردگی پس از زایمان اوست و در کنارش به مشکلات زندگی سایر زنان نویسنده اشاره میکنه. در بخشی از کتاب از نویسنده زن ترکی نام میبره که کار سایر نویسندگان هم دوره خودش رو به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار داده ولی صلاح دونسته بود به تنها زن نویسنده قدر دوران خودش کوچکترین اشارهای نکنه....
«نادیده انگاشتن» در بسیاری از موارد از درگیر شدن هم بدتره، چون نشون میده فرد مقابل رو حتی در حد و اندازه انتقاد کردن هم نمیدونستی و این رفتار متاسفانه محدود به اقشار کمسواد و با سطح فرهنگی پایین نیست. بسیاری از موارد حتی در جوامع علمی، فرهنگی و هنری هم زنها به دلایلی نسبت به حضور و یا موفقیتهای هم بیاعتنا هستن.
اگرچه به عنوان یک زن طرفدار همیشگی حقوق زنها، نوشتن این سطور برام خیلی سخته ولی بعضی واقعیتها رو نمیشه انکار کرد. در جامعه مردسالار امروزی که سعی در نفی زنها و قابلیتهاشون داره، خوبه که لااقل خودمون همدیگر رو نادیده نگیریم. #ژینوس_صارمیان
۴.۳k
۰۷ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.