برپاست به بزم پدرت شور و نوایی

برپاست به بزم پدرت شور و نوایی

من چشم به راه تو نشستم، تو کجایی؟

 تو صاحب این روضه و مهمان تو هستم

آقا به پذیرایی مهمان نمی آیی؟

 جانم به فدای غم تو، آجرک الله

بنداز به دوشم تو خودت شال عزایی

 زهر ستم از پای درآورده پدر را

حالا پسر  و روضه و تشییع جدایی

 در ظاهر اگر کوچکی و کودک و کم سن

در واقع بزرگی و ابوالفضل نمایی

 عالم همه قربان گل فاطمه مهدی

مشب تو خودت سینه زن و نوحه سرایی

 من گریه کن روضه ی بابای غریبت

تو فکر من و کوله سنگین خطایی

 نور دل زهرا به عزا خانه بابا

سر میزنی و میکنی ام کرب و بلایی
دیدگاه ها (۶)

برگرد انتظار اهالی آسمان      خیره به راه آمدنت مانده چشممان...

ماهروی دامن زهرا هلولت دیدنی ستخال زیبای به روی گونه ات بوسی...

#شهادت حضرت امیرالمومنین علی (ع) _ روضهامشب هوای خانه ی مولا...

ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﻥ ﻭ ﺧﺮﻣﺎ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﺵ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط