سناریو درخواستی

°°°•••°°°••سناریو درخواستی••°°°•••°°°

وقتی برادرتن و دارن عروس میکنن و تو بغلشون میکنی و میگی منو تنها نزار این نامردی اگه بری من با کی دعوا کنم(هشت سالته و خیلی کیوتی)

نامی:میخواد از خنده پاره بشه ولی جلو خودشو میگیره:هی کوچولو منم باید برم خونه خودم تو هم میتونی هرموقع من اومدم خونه باهام دعوا کنی

جین:هندسام کوچولو قرار نشد دیگه،اگه من نباشم قول میدی دختر خوبی باشی‌و به حرف مامان بابا گوش بدی

شوگا:میخای تو هم دنبال خودم ببرم
زنش:حسودی
شوگا:درگوش تو:میبینی چقد حسوده(باهم میخندید)

هوپی:هی زندگی نا سلامتی دارم میرم خونه خودم میگه با کی دعوا کنم

جیمین:هی هی استاب ایت قرار نشد کیوت تر از من باشی بعدم مگه من قراره دیگه نیام خونه نگران نباش دوباره میتونی باهام دعوا کنی

ته:خانم کوچولو قرار نیست که برم بمیرم بازم میام خونه حالا هم بیا حلقه رو بگیر توی مراسم بهمون بده(لبخند)

کوک:مثل ته

نمایی دیگر از ادمینتون (عکس خودمه اصکی نرووووووووووووووووووو)
داداش داشتن اینجوری هم آرزوست

کیومرث اون قلب پایین عکس رو میبینی؟؟؟ اون برا لایک کردنه تزئینی نیست بزن اون لامصبو

#سناریو#بی_تی_اس
دیدگاه ها (۱۸)

اینم چون گفتید از صورتت بزار عکس تمام چهره خودم🗿خیلی زشتم به...

وقتی میرید برای اولین بار با خانواده آشناشون کنینامی:بقدری ل...

□■□■□سناریو درخواستی□■□■□وقتی باهاشون چصی و وقتی میگن چته جو...

♡♡♡♡♡سناریو درخواستی♡♡♡♡♡♡وقتی داره بارون میاد و تو میپری تو...

سناریو وقتی وسایل مورد علاقشونو خراب میکنیات : نامجون میخواس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط