دوزتان پارت دادم پارم نکنین
دوزتان پارت دادم پارم نکنین
ویو نویسنده:
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بعد خوابیدنو.....
☆فلش بک به موقع شام ☆
کریه و رین تو اشپزخونه بودن..... رین داشت خمیر نون رو هم میزد و کریه داشت مواد غذا رو درست میکرد که....
کریه: رین تو واقعا باجی رو دوس داری
رین: اره برا چی
کریه: فقط...... هیچی
رین: بگو دیگههههه
کریه: رین ... رین... رییییننن مواظب باااااااششش
رین: ای وای نه... نه.. نهههههه
@افتادن کاسه روی بدن رین@
/نکته: چون رین هی تکون میخورد ومواد بیشتر از چیزی که باید هم خوردن و حباب درست شد کاسه چپه شد روی رین....آماااا.... آماااااا... رین پیشبند داشششششتتت....(یاه یاه یاه... من فکر همه جاشو کردمممم)/
رین: از خودمو.... شانسمو.... زندگیم متنفرم🥲
کریه: تو گه میخوری... پاشو
رین دست کریه رو گرفت و بلند شد
کریه: وایسا...
کریه براش پیشبندشو باز کرد
رین: ممنون
کریه: خواهش..
رین: حالا چیکار کنیییممم... نصف خمیر ریخت...
کریه: امممم... ولی نصف دیگش که مونده...
و شام درس کردنو خوردنو بقیشم میدونید😀🤡
☆پایان فلش بک ☆
فردا صبش بیدار شدنو رفتن مدرسه
کریه رانو بیدار کردو رانم ریندو رو بیدار کردو ریندو هم رینو بیدارکردو رینم باجی رو بیدار کرد...
بعد صبونه کریه و رین لباساشونو عوض کردن و پسرا هم تو اتاق باجی لباساشونو عوض کردن و رفتن مدرسه...
سر کلاس رین اینا:
سر کلاس بودن که...
یکی از بچه ها: سنسه تعطیلات تابستون چی؟
سنسه: بله این زنگ میخوام در مورد همین موضوع باهاتون صحبت کنم... برای تعطیلات... دانش اموزانی که با توصیه نامه (حالا باهوشا بگن از کدوم انیمه اصکی رفتمممم🙃🤡) اومدن حق تعطیلات دارن...
همون بنده خدا: اما... اما سنسه این بی انصافیه.
سنسه: کجاش بی انصافیه؟ دانش اموزانی که ضعیفن باید تلاش کنن و اونهایی که تلاش کردن حق استراحت دارن...
باجی: لعنتیییی🥲
رین: ایول ایول ایول....( ذوق صگی)
سنسه: اما...
همه: اما؟ بسملا...
سنسه: اما اگر دانش آموزانی هم که با توصیه نامه اومدن نمرات کمی در ازمون بیارن حق استراحت ندارن و باید همراه بقیه در کلاس های تمرینی شرکت کنند...
رین: اجازه... یعنی در هر صورت فرقی نداره توصیه نامه داشته باشیم یا نه.. به امتحان بستگی داره... درسته؟
سنسه: بله... خب درسو شرو میکنیم
ویو رین:
باید بخونم... من میتونم..... صب کن.... اون عوضی داره نگام میکنه... اگه باجی بفهمه خار مادرشو...(ای باوا 😞)....
_____________________________________________________________
خبببب بعد مدت ها پارت دادم از خداتونم باشه
ویو نویسنده:
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بعد خوابیدنو.....
☆فلش بک به موقع شام ☆
کریه و رین تو اشپزخونه بودن..... رین داشت خمیر نون رو هم میزد و کریه داشت مواد غذا رو درست میکرد که....
کریه: رین تو واقعا باجی رو دوس داری
رین: اره برا چی
کریه: فقط...... هیچی
رین: بگو دیگههههه
کریه: رین ... رین... رییییننن مواظب باااااااششش
رین: ای وای نه... نه.. نهههههه
@افتادن کاسه روی بدن رین@
/نکته: چون رین هی تکون میخورد ومواد بیشتر از چیزی که باید هم خوردن و حباب درست شد کاسه چپه شد روی رین....آماااا.... آماااااا... رین پیشبند داشششششتتت....(یاه یاه یاه... من فکر همه جاشو کردمممم)/
رین: از خودمو.... شانسمو.... زندگیم متنفرم🥲
کریه: تو گه میخوری... پاشو
رین دست کریه رو گرفت و بلند شد
کریه: وایسا...
کریه براش پیشبندشو باز کرد
رین: ممنون
کریه: خواهش..
رین: حالا چیکار کنیییممم... نصف خمیر ریخت...
کریه: امممم... ولی نصف دیگش که مونده...
و شام درس کردنو خوردنو بقیشم میدونید😀🤡
☆پایان فلش بک ☆
فردا صبش بیدار شدنو رفتن مدرسه
کریه رانو بیدار کردو رانم ریندو رو بیدار کردو ریندو هم رینو بیدارکردو رینم باجی رو بیدار کرد...
بعد صبونه کریه و رین لباساشونو عوض کردن و پسرا هم تو اتاق باجی لباساشونو عوض کردن و رفتن مدرسه...
سر کلاس رین اینا:
سر کلاس بودن که...
یکی از بچه ها: سنسه تعطیلات تابستون چی؟
سنسه: بله این زنگ میخوام در مورد همین موضوع باهاتون صحبت کنم... برای تعطیلات... دانش اموزانی که با توصیه نامه (حالا باهوشا بگن از کدوم انیمه اصکی رفتمممم🙃🤡) اومدن حق تعطیلات دارن...
همون بنده خدا: اما... اما سنسه این بی انصافیه.
سنسه: کجاش بی انصافیه؟ دانش اموزانی که ضعیفن باید تلاش کنن و اونهایی که تلاش کردن حق استراحت دارن...
باجی: لعنتیییی🥲
رین: ایول ایول ایول....( ذوق صگی)
سنسه: اما...
همه: اما؟ بسملا...
سنسه: اما اگر دانش آموزانی هم که با توصیه نامه اومدن نمرات کمی در ازمون بیارن حق استراحت ندارن و باید همراه بقیه در کلاس های تمرینی شرکت کنند...
رین: اجازه... یعنی در هر صورت فرقی نداره توصیه نامه داشته باشیم یا نه.. به امتحان بستگی داره... درسته؟
سنسه: بله... خب درسو شرو میکنیم
ویو رین:
باید بخونم... من میتونم..... صب کن.... اون عوضی داره نگام میکنه... اگه باجی بفهمه خار مادرشو...(ای باوا 😞)....
_____________________________________________________________
خبببب بعد مدت ها پارت دادم از خداتونم باشه
۵۶۹
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.