من برای رسیدن به تو تمام خیابونایی که بینمون فاصله انداخت

من برای رسیدن به تو تمام خیابونایی که بینمون فاصله انداخته بود رو دویدم
نفس نفس زدم ولی از پا نیوفتادم ، زمین خوردم ، زخمی شدم ولی بازم بی‌اعتنا به دردی که همه وجودم رو گرفته بود از جام بلند شدم و ادامه دادم
دویدم برای اینکه به‌همدیگه قول داده بودیم هیچوقت ازهم دست نکشیم
دویدم چون اونی که این وسط همه‌چیز رو فراموش کرد تو بودی نه من
من هنوز همه‌چیزو یادمه ، تمام اون حرفا ، صدای خندیدنا ، دستا و اشکاتو وقتی درمونده از همه‌جا به من پناه میوردی
آدما قولی که با قلبشون دادن رو فراموش نمیکنن برای همینکه من هنوز دارم میدوم و انقدر ادامه میدم تا یک‌روز یا این جاده تموم شه یا من

#غزال_ح
دیدگاه ها (۷)

توباشی من به هیچی کارندارمنه کار به کار زمان دارم نه کار به ...

چقدر همه چیز قشنگ میشدکه خاطره هایمان با دیگرانرا فراموش میک...

وقتی که پیدا می شوی شب ها درون آسمانهرشب میان آسمان مهتاب هم...

ستارگان جادویی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط