خست ام
#°ــــــــ•_خستہ ام
زندگے آهسته تر من خسته ام
کوله بار پاره ام را بستـــه ام
زخم پایم درد دارد، صبـــرکن
تا کسے مرهم گذارد، صبر کن
صبر کن در سایه بنشینم کمے
شاید از ابـــرے ببارد شبنمے
وادے رویــــاے من اینجا نبود
روح من همبـــازے شبها نبود
صبر کن من راه را گم کرده ام
در سیـــاهے ها تلاطم کرده ام
صبــــــرکن تا راه را پیدا کنم
صبر کن تا کفش خود را پا کنم
پ.نوست:سبوشڪستہ،سمن ریختہ،صبر،ب،چ،ڪارآیدت ز"خاطره".
زندگے آهسته تر من خسته ام
کوله بار پاره ام را بستـــه ام
زخم پایم درد دارد، صبـــرکن
تا کسے مرهم گذارد، صبر کن
صبر کن در سایه بنشینم کمے
شاید از ابـــرے ببارد شبنمے
وادے رویــــاے من اینجا نبود
روح من همبـــازے شبها نبود
صبر کن من راه را گم کرده ام
در سیـــاهے ها تلاطم کرده ام
صبــــــرکن تا راه را پیدا کنم
صبر کن تا کفش خود را پا کنم
پ.نوست:سبوشڪستہ،سمن ریختہ،صبر،ب،چ،ڪارآیدت ز"خاطره".
- ۹۶۶
- ۱۹ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط