موریانه ها
موریانه ها
در خونم شنا می کنند و
خواب هایم را می خورند،
حافظه ام از
زیرزمین برخواسته
با کلیدها و پریزها بازی می کنم
روشن...خاموش
خاموش...روشن
بالا می آورم
هرچه در توده های خاکستری مغزم
می رقصد،
موریانه ها
به نیمکره ی راست مغزم که برسند
یادت را می جوند
و
من خواهم مرد...
در خونم شنا می کنند و
خواب هایم را می خورند،
حافظه ام از
زیرزمین برخواسته
با کلیدها و پریزها بازی می کنم
روشن...خاموش
خاموش...روشن
بالا می آورم
هرچه در توده های خاکستری مغزم
می رقصد،
موریانه ها
به نیمکره ی راست مغزم که برسند
یادت را می جوند
و
من خواهم مرد...
- ۷۲۱
- ۱۴ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط