چو تو آمدی مرا بس که حدیث خویش گفتم

چو تـو آمدی مـرا بس که حدیث خــویش گفتم

چــو تــو ایسـتاده باشـی ادب آنکه مــن بیفتم

تــو اگر چنیـن لطیــف از در بــوستـان درآیـــی

گــل ســرخ شـرم دارد که چـــرا همـی شکفتـم



#سعدی
دیدگاه ها (۴)

صدای خنـــده های " تــو" ، افتـــــادن تکـه های یـخ است ؛ د...

خدایــــا ،رحمتـی کن تا ایمـان ، نــام و نــان برایم نیاورد ...

برای آنچه که دوستش داری از جان باید بگذری؛بعدمی ماند زندگیو ...

وابستگــــــــے یعنی : میخواهمت چون مفیـــدے . . .دلبستگــــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط