با یه دختری میخوابه باورم نمیشه به این زودی قرارع د

با یه دختری م..ی..خوا..به باورم نمیشه به این زودی قرارع درد بکشم وسایلامو جمع کردم و بابام منو برد عمارت و در زدن
بادیگارد درو باز کرد و من رفتم تو و در و بستم
ات م..من باید برم اتاق جونگکوک کجاست
بادیگارد برید طبقه دوم راهرو سمت راست اولین اتاق با در مشکی
ات ممنونم
_بفرمایید دیرتون بشه ارباب عصبی میشه
ات چشم
رفتم و در زدم با اون صدای بم و وحشتناکش
کوک بیا تو( بم)
ات س..سلام
کوک توله اومدی
ات ب... ببخشید دیر اومدم
کوک عب نداره، توله قد و وزن
ات مهمه؟
کوک اره
ات وزنم ۴۹ قدمم ۱۶۷
کوک خیلی خوبه
ات (بغض)
کوک ماتم نگیر توله ب..ا..ک..ر..ه ای؟
ات بله
کوک اه پس باید تنگ باشی،باید بدجور به ف..ا..ک..ت بدم توله
ات (کم مونده بود گریه کنه)
کوک توله به بادیگارد بگو ببرتت اتاقت
ات باشه( بغض)
ویو کوک
خیلی بچه است و خیلی خوشگله این چند روز خیلی قرارع حال کنم
ویو آت
رفتم تو اتاقم قشنگ بود با گوشی ور رفتم نزدیک ساعت ۲ ظهر بود که بادیگارد اومد و در زد
_بیا تو
!خانم وقت ناهاره
_باشه الان میام
و رفت رفتم و یه کراپ و شرتک پوشیدم و آرایش تینیجری کردم و تقریباً کار هام ۱۵ مین طول کشید و رفتم پایین جونگکوک نشسته بود و داشت غذا میخورد تا منو دید دهنشو باز کرد و کل اشتهام و پروند