بنشین تانفسی ازدلمان تازه کنیم
بنشین تانفسی ازدلمان تازه کنیم
چای دم کرده بنوشیم غزل سازه کنیم
یاد ایام جوانی که برفت از کفِ مان
نغمه ان مرغ سحر را به سر اوازه کنیم
همه رفتند کسی نیست بگویم غمِ دل
توبشین غم!نفسی از دلمان تازه کنیم
چای دم کرده بنوشیم غزل سازه کنیم
یاد ایام جوانی که برفت از کفِ مان
نغمه ان مرغ سحر را به سر اوازه کنیم
همه رفتند کسی نیست بگویم غمِ دل
توبشین غم!نفسی از دلمان تازه کنیم
- ۴۸۹
- ۲۱ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط