بعضی وقتها

ﺁﻏﻮﺷﺖ " ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ "ﺁﻏﻮﺵ " ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ....

ﺍﻣﺎ !!!!!!!...

ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ " ﺁﻏﻮﺷﺖ " ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ....

ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ !!!.... ؟؟؟

ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ
ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﻋﻄﺮ ﺗﻨﺖ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...

ﮔﻮﯾﯽ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ
ﺩﺭ " ﺁﻏﻮﺷﺖ " ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ !!!...
بعضی وقتها

کسی در زندگیت هست

که اصلا لازم نیست تو را در آغوش بگیرد

فقط با کلام گرمش ...

بدون حتی دیدنت ...

بدون حتی گرفتن دستانت ...

می تواند

قلبت را بوسه باران کند ...
دیدگاه ها (۳)

ژژژژژژژژژژژژژژژووووووووونننن... منو میگه ها... :)

کتابام قربونشون برم

یهویی...

هرجوری هستی باش ولی هر جوری هس باش باهام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط