خاک نشین ره میخانه ام

‍● خاک نشین ره میخانه ام
● خانه خراب دل دیوانه ام

○ زان که به میخانه به جز یار نیست
○ کشمکش صفحه و زنار نیست

● هر چه در آنجاست بود در خروش
● جام می و می زده و می فروش

○ حسرت بگذشته و آینده نیست
○ جز به ره عشق کسی بنده نیست

● ای که به دام تو اسیرم ، اسیر
● لذت دیوانگی از من نگیر

○ بنده عشقم کن و نامم بده
○ خاک رهم ساز و مقامم بده
دیدگاه ها (۴)

دوباره ی شب دیگهو ی شب بخیر دیگهشبتون خوش...:-)

....خدایا جز نام تو چگونه نام دگر ی ببرم خدایا جز امید به تو...

میبینی"پاییز"را ؟؟؟!!!چقدر عجول است برای آمدن ... انگار خودش...

شاید تقدیـــــــــــر روے پیشانـے امنوشته باشـــــــــــدهمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط