ای دل حریف این همه ماتم نمی شوی

ای دل حریف این همه ماتم نمی شوی
بیچاره تر منم که تو آدم نمیشوی
بار فراق دوست اگر بر سرت نهند
چون چوب خشک میشکنی خم نمی شوی
چون شمع سرگداخته ای در تعجبم
با ازدیاد شعله چرا کم نمیشوی
هر شب دعا کنم که شوی سر به راه تر
آخر چرا اسیر دعایم نمی شوی؟
دیدگاه ها (۳)

آغوشت را ...شبی عاشقانه به آغوشـم بسپار ؛ من و آغوشت ؛ سالها...

ﺑﺮﺧﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻛﻪﺩﻭﺳﺘﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ،ﻫﻤ...

یک زمان هایی را فقط برای عزیزانت باش ، فقط برای آنها بخند ، ...

با آنکه رفته ای و مرا برده ای ز یادمی خواهمت هنوز و به جان د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط