مثل دندون نیمه شکسته ی که بی اختیار زبونت بهش میخوره, زخم
مثل دندون نیمهشکستهی که بیاختیار زبونت بهش میخوره, زخمیش میکنه بعد از چندبار زخمی و خونی شدن زبونت در اثر برخورد با اون دندونِ تیز و بُرنده دیگه حسش نمیکنی در واقع عادت میکنی به این زخم و کنار میای با اون تیزیِ دندونت اما تا ابد این زخم فراموش نمیشه. هر بار که بخوای چیزیو با اشتیاق گاز بزن و بجویی یادت میوفته و اون یادآوری لذت اون لحظه رو از بین میبره.
میخوای از این به بعد از خوردن هر چیزی لذت ببری ولی یک بار لذت بردی و بابتش بهای سنگینی پرداخت کردی و این مانعِ دوباره لذت کافی بردنت و از یاد بردنش میشه.
آره داستان راحت زندگیکردنِ منه بعد از تو...
میخوای از این به بعد از خوردن هر چیزی لذت ببری ولی یک بار لذت بردی و بابتش بهای سنگینی پرداخت کردی و این مانعِ دوباره لذت کافی بردنت و از یاد بردنش میشه.
آره داستان راحت زندگیکردنِ منه بعد از تو...
۷.۲k
۲۸ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.