عاشقانه
شوق دریا شدن و ... قطره ی شبنم بودن !
غیر اندوه چه دارد دلِ آدم بودن ؟
دست تقدیر ، تو را کاش به من پس بدهد
تا که باقیست کمی فرصت با هم بودن
بی تو ای میوه ی ممنوعه ! چه فرقی دارد
اهل فردوس برین یا که جهنّم بودن ؟!
دارم از بخشش تو اینهمه تنهایی را
حضرت عشق ! بس است اینهمه حاتم بودن
خار بودن ؛ به همه زخم زدن ، آسان است
ای خوشا زخم کسی را گلِ مرهم بودن ...
غیر اندوه چه دارد دلِ آدم بودن ؟
دست تقدیر ، تو را کاش به من پس بدهد
تا که باقیست کمی فرصت با هم بودن
بی تو ای میوه ی ممنوعه ! چه فرقی دارد
اهل فردوس برین یا که جهنّم بودن ؟!
دارم از بخشش تو اینهمه تنهایی را
حضرت عشق ! بس است اینهمه حاتم بودن
خار بودن ؛ به همه زخم زدن ، آسان است
ای خوشا زخم کسی را گلِ مرهم بودن ...
۸.۰k
۱۱ اسفند ۱۴۰۱