چشم زیبای تو آهوی فراوان دارد

چشم زیبای تو آهوی فـــــــــــــــــراوان دارد
هرکه عاشق بشود رو به بیـــــــــــــابان دارد

رقص گاهی به غزل های تو در می مــــــاند
بلخ تا قونیه صد شاعر پنهــــــــــــــــان دارد

هرکه با چشم تو درگیــــــــــــر شود می داند
ماه با چشم توعمـــــری است که جریان دارد

حاضرم جای تو هــــــر روز به دارم بکشند
عشق صد پنجــــــــــره انگار به عرفان دارد

ترسم از گرگ بیــــــــــــابان تنت نیست ولی
شیر چشمت هوس خــــــــــوردن انسان دارد

سینه ام خانه ی عشق است " بفرمـــــا داخل "
عشق گاهی نظری خوب به مهمـــــــــان دارد

بس که شیرین و غزلخوان و شرابی است لبت
آسمـــــــــــــــــــان شوق به باریدن باران دارد

هرکه با عشـــــــق در افتد به فنا محکوم است
هرکه در عشق بیــــــــــــافتد به تو ایمان دارد

شک ندارم که تو با آینــــــــــــــــه نسبت داری
عشق تا تو دو قدم مانــــــــــــــده به پایان دارد
دیدگاه ها (۲۳۵)

منطق و فلسفه‌ی عشق نمی‌دانــــم چیستهرکه دیوانه‌تر است حرمت ...

جانِ من جانِ توجانت جانِ منهیچ دیده‌اَسْتیدو جان در یک بدن ....

در طلوع زینت چشم شما آنچه بر دل می نشیند حرمت است در نگاه چش...

وقتی بنویســـــی اما نوشته نشـــــی،وقتی بگــی اما گفته نشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط