گوناگون soghand

دیدگاه ها (۱)

بچه که بودیم از تاریکی میترسیدیم،الان که قبض برق میاد از روش...

یکی بهم گفتدوست داری بری بهشت؟گفتم نه اونجا جای مادرمه !گفت ...

پارت ۱۹

من قشنگ یادم خدابیامرز پدر بزرگم سالهای خیلی دور چون از اسبش...

گونی را انداختن روی دوششون و شروع کردند به شوخی و بازی با هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط