ای روزها مادر که رو زرد دارد
ایڹ روزها مادر که روےِ زرد دارد
یڪ ڃند وقتے میشود سر درد دارډ
گاهے ز تب داغ است و گاه انگار مادر
روحے ندارد بس ڪہ دستِ سرد دارد
شهر ِ پیمبر هست اما ما غریبیم
بسڪہ مدینـہ مردم ِ نامرد دارد
همسایہ ها یارے نمیڪردند اما
هر شب دعایے را که او میکرد، دارد
یڪ ڃند وقتے میشود سر درد دارډ
گاهے ز تب داغ است و گاه انگار مادر
روحے ندارد بس ڪہ دستِ سرد دارد
شهر ِ پیمبر هست اما ما غریبیم
بسڪہ مدینـہ مردم ِ نامرد دارد
همسایہ ها یارے نمیڪردند اما
هر شب دعایے را که او میکرد، دارد
- ۴۳۸
- ۲۸ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط