هنوز

هنوز
سایه ی نگاهت
قد می کشد در خیابان ِ بی عبور....
شانه به شانه
عاشقی را پرسه می بندیم....
و من
که بازوانت را
در باغ ِ شقایق می فشارم.
..و لبهایت
که به وعده ی بوسه ی پنهان
" دوستت دارم " را
در دفتر خاطرم
ترانه می سازد
تا چه بخواند بهار در راه...
دیدگاه ها (۱)

می گفت ...اگر دوستم داری ثابت کن قسم بخور ...چشم هایش را ...

بی پناهم...گوشه‌ یآغوش خودجا کن مرا...!

بنگر چه آتشی زِ تو برپاست در دلم ...

"لینـــــــک" "چشمانم" را می فرستم! تا،،، به "کان...

فقط کنار تو..!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط