من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن

من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن...
وَرنَه او سنگین دلِ نامهربانی بیش نیست...!

#رهی_معیری
دیدگاه ها (۱)

‌نمی‌خواهم که با سردی چو گل خندمٖ ز بیدردیدلی چون لاله با دا...

آن نَفْس که شُد #عاشق ... اَمّاره نخواهد شد...

در این شب سیه که فرو مرده شمع ماهای مه چراغ کلبه من باش ساعت...

ما بدبختیو بوسیدیم گذاشتیم کنار . . .حالا ول کن نیست؛ هی میر...

می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگاندفتر دوران ما هم بایگانی م...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هفتم#شب یار من تب است و غم #سی...

برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زنده‌امور چه آزادم ترا تا زنده‌ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط