اگر تاوانش سوختن است می پذیرم
اگر تاوانش سوختن است ؛ می پذیرم!
می پذیرم که پیرهن چاک و آتش به دل و دست،
روی ریلِ شکسته زندگی بدوم؛
تا مگر قطارِعاقبتم را از سقوط
در درّه تاریکِ دنیا بازدارم!
می پذیرم که سرما و
تاریکیِ قضاوتِ نادرستِ انسان را به جان بخرم؛
تا شاید در مقابل قاضی حقیقی کمتر
شرمسار باشم!
آقای آگاهِ آخر، هدایتم میکنی!؟!
می پذیرم که پیرهن چاک و آتش به دل و دست،
روی ریلِ شکسته زندگی بدوم؛
تا مگر قطارِعاقبتم را از سقوط
در درّه تاریکِ دنیا بازدارم!
می پذیرم که سرما و
تاریکیِ قضاوتِ نادرستِ انسان را به جان بخرم؛
تا شاید در مقابل قاضی حقیقی کمتر
شرمسار باشم!
آقای آگاهِ آخر، هدایتم میکنی!؟!
- ۹۴
- ۰۳ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط