عضو هشتم
( به دلیل گشادی زیاد اون یک تیکه ی اخر پارت قبلی رو دوباره نمی نویسم)
ویو ا/ت
صبح ساعت ۶ بیدار شدم حال کمپانی رفتن رو نداشتم به خواطر همین به پی دی نیم گفتم که نمیام رفتم حموم و یه دوش ۱ ساعت و نیمه گرفتم و بعد یه تاپ و شرتک پلنگی پوشیدم و رفتم پایین و یه صبحونه خوردم و نشستم جلو تلویزیون
بعد از حدود ۴ ساعت تن لشم رو از روی مبل بلند کردم و رفتم تو اتاقم لباس پوشیدم و رفتم سمت پارکینگ و ماشین رو برداشتم و رفتم بیرون
رفتم برای خونه خرید کردم یه چند دست لباس خریدم رفتم سینما فیلم دیدم و ساعت ۱۰ رفتم خونه شام رو حاضر کردم خوردم
بعدش چونکه دارم برای گرفتم دکترا درس میخونم رفتم تا ساعت ۲ درس خوندم بعد هم رفتم خوابیدم
ویو تو خونه ی پسرا و از زبون نامجون
صبح ساعت ۹ بیدارشدم و رفتم پیرا رو بیدار کردم
جین رفت صبحونه رو اماده کرد و بعد از صبحونه رفتیم سمت کمپانی
بیگ پی دی نیم گفت ا/ت برگشته ولی امروز نمیاد ما هم گفتیم باشه
بعد از تمرین ساعت حدوداً ۱۱ شب بود که رفتیم خونه یه چیزی خوردیم و هر کس رفت توی اتاق خودش
فردا صبح ویو ا/ت
صبح از خواب بیدار شدم و رفتم صبحونه خوردم بعدش رفتم سمت پنجره های خونه دید خوبی به بیرون داشتن همه ی پنجره ها رو باز کردم رفتم کنار یکیشون وایستادم و بیرون رو نگاه کردم
چون نزدیک پاییز بود کم کم هوا سرد میشه بخواطر همین پنجره هارو بستم رفتم لباس پویشیدم هنزفری هام رو گذاشتم تو گوشم و رفتم از در خونه بیرون سوار متورم شدم و رفتم سمت کمپانی
وقتی رسیدم ماشین رو تو پارکینگ کمپانی پارک کردم و رفتم بالا
ویو ا/ت
صبح ساعت ۶ بیدار شدم حال کمپانی رفتن رو نداشتم به خواطر همین به پی دی نیم گفتم که نمیام رفتم حموم و یه دوش ۱ ساعت و نیمه گرفتم و بعد یه تاپ و شرتک پلنگی پوشیدم و رفتم پایین و یه صبحونه خوردم و نشستم جلو تلویزیون
بعد از حدود ۴ ساعت تن لشم رو از روی مبل بلند کردم و رفتم تو اتاقم لباس پوشیدم و رفتم سمت پارکینگ و ماشین رو برداشتم و رفتم بیرون
رفتم برای خونه خرید کردم یه چند دست لباس خریدم رفتم سینما فیلم دیدم و ساعت ۱۰ رفتم خونه شام رو حاضر کردم خوردم
بعدش چونکه دارم برای گرفتم دکترا درس میخونم رفتم تا ساعت ۲ درس خوندم بعد هم رفتم خوابیدم
ویو تو خونه ی پسرا و از زبون نامجون
صبح ساعت ۹ بیدارشدم و رفتم پیرا رو بیدار کردم
جین رفت صبحونه رو اماده کرد و بعد از صبحونه رفتیم سمت کمپانی
بیگ پی دی نیم گفت ا/ت برگشته ولی امروز نمیاد ما هم گفتیم باشه
بعد از تمرین ساعت حدوداً ۱۱ شب بود که رفتیم خونه یه چیزی خوردیم و هر کس رفت توی اتاق خودش
فردا صبح ویو ا/ت
صبح از خواب بیدار شدم و رفتم صبحونه خوردم بعدش رفتم سمت پنجره های خونه دید خوبی به بیرون داشتن همه ی پنجره ها رو باز کردم رفتم کنار یکیشون وایستادم و بیرون رو نگاه کردم
چون نزدیک پاییز بود کم کم هوا سرد میشه بخواطر همین پنجره هارو بستم رفتم لباس پویشیدم هنزفری هام رو گذاشتم تو گوشم و رفتم از در خونه بیرون سوار متورم شدم و رفتم سمت کمپانی
وقتی رسیدم ماشین رو تو پارکینگ کمپانی پارک کردم و رفتم بالا
۲۹.۹k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.