~سناریو
~سناریو
«درخاثتی»
وقتی باهاش میری شهربازی
.
نامی: هعی بیب بیا رو این صندلی بشینیم ک نشسته به چوخ داد صندلی رو😔
.
جین:اع بریم پشمک صورتی بخریم😋
.
یونگی:دستت رو میگیره با هیجان تک تک وسیله ها رو سوار میشین🥲
.
جیهوپ: سانشاین من میترسم از چرخ و فلک😶🌫️
.
جیمین:بریم بیتی نعنا شکلاتی بگیریم🥺
.
تهیونگ:عرررر یونتان چقدر اینجا باحاله😂🤲
.
جونگکوک: مث بچه دو ساله ها هعی اینور و اونور میره🤧
.
.
~سناریو
«درخاثتی»
وقتی براشون غذا میخری
.
نامی: بیا تا نیومده یه خورده کتاب بوخونیم🚶
.
جین: ایشون خودشون آشپزن مگ جز دست آشپز جین دستپخت دیگهایی هم میخوری پدصگ😒
.
یونگی:بیا فیلم ببینم تا غذا بیاد🤧(یونگی بدون من🥺)
.
هوپی:ایشون خودشون غذا سفارش دادن و دارین نوش میکنین😶🌫️(مزاحم نمیشم به مولا)
.
جیمین:ایشالاع موچی ک یادت نرفته🔪
.
تهیونگ:یونتان چی؟؟
.
جونگکوک:بیا گیم بزنیم بیب🙂
.
.
اصن حال من خوب🙂🔪 فشار چیع
.
لایک یادتون نره برا بار هزارمممممممم
«درخاثتی»
وقتی باهاش میری شهربازی
.
نامی: هعی بیب بیا رو این صندلی بشینیم ک نشسته به چوخ داد صندلی رو😔
.
جین:اع بریم پشمک صورتی بخریم😋
.
یونگی:دستت رو میگیره با هیجان تک تک وسیله ها رو سوار میشین🥲
.
جیهوپ: سانشاین من میترسم از چرخ و فلک😶🌫️
.
جیمین:بریم بیتی نعنا شکلاتی بگیریم🥺
.
تهیونگ:عرررر یونتان چقدر اینجا باحاله😂🤲
.
جونگکوک: مث بچه دو ساله ها هعی اینور و اونور میره🤧
.
.
~سناریو
«درخاثتی»
وقتی براشون غذا میخری
.
نامی: بیا تا نیومده یه خورده کتاب بوخونیم🚶
.
جین: ایشون خودشون آشپزن مگ جز دست آشپز جین دستپخت دیگهایی هم میخوری پدصگ😒
.
یونگی:بیا فیلم ببینم تا غذا بیاد🤧(یونگی بدون من🥺)
.
هوپی:ایشون خودشون غذا سفارش دادن و دارین نوش میکنین😶🌫️(مزاحم نمیشم به مولا)
.
جیمین:ایشالاع موچی ک یادت نرفته🔪
.
تهیونگ:یونتان چی؟؟
.
جونگکوک:بیا گیم بزنیم بیب🙂
.
.
اصن حال من خوب🙂🔪 فشار چیع
.
لایک یادتون نره برا بار هزارمممممممم
۱۲.۰k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲