سناریو

سناریو


وقتی میرید ایران خونه پدر مادرت


نامی : ا.ت اینا چرا رو زمین غذا میخورن من که اولین بارم هست کمر درد گرفت
ا.ت : میدونم عزیزم دو سه روز دیگه میریم کره


جین : ا.ت نگا کن من از اون پسر داییت هندسامم تر هستم باید باشم یاع یاع
ا.ت: 😐😐


شوگا: * ایشون رو پای پدرت خوابه*😅


هوپی: * ایشون داره با مادرت سبزی پاک میکنه😅😅☘☘*

موچی: * با ایشون کار نداشته باشین چون داره ایندست خودش و بچه های فامیل سانت میگیره *😅✋🏻✋🏻✋🏻✋🏻✋🏻


وی: بچه یونتان رو ول کن دیگه
بچه: نوموخوام این اسباب بازی منه( گریه)
وی: پدر سگ ول دیگه
پدر بچه: هوی من اینجا جلو روتم داری بهم فحش میدی
وی: عه ریدم که ا.ت پاشو بریم


کوک: مامان ( خطات به مامان ا.ت) شیر موز دارین
مامان ا.ت: اره پسرم تو یخچال هست
* کوک بعد از خوردن شیر موز *
کوک: مامان این چرا طمع آب میده
مامان: شیر و هم موز گرون بود برا همون با آب قاطی کردم که زیاد شه
کوک: ودف😐😐😐


درخواستی در پیوی💜🍇
دیدگاه ها (۱)

سلام بچه ها من مسدود شده بودم برا همین از این به بعد اینجا ف...

فیک از یونگیموضوع= وقتی عضو هشتم بودی و شخصیت = یونا/ یونگی/...

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط