آن که بوی دل خوشی می داد رفت

آن که بویِ دل‌خوشی می‌داد، رفت
شورِ لبخند از لبم افتاد، رفت

بی‌خبر، بی‌آن‌که هشیارم‌کند
مثلِ برگی درخزان بر باد، رفت

خانه پر شد از سکوتِ تلخِ شب
گرمِ جانِ من شد و… آزاد رفت

من هنوزم چشم‌بر‌در مانده‌ام
او ولی آسوده و دلشاد رفت

دل به امیدِ قدم‌هایش نشست
لیک بی‌رحم آمد و بی‌داد رفت
سهراب عرب زاده
#سهراب_عرب_زاده
دیدگاه ها (۰)

سهراب عرب زاده

سهراب عرب زاده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط