زندگی رویایی:پارت ۱۷
زندگی رویایی:پارت ۱۷
ویو ا.ت
خیلی تحریک شده ولی من خیلی ازش ناراحت بودم چرا باید اینقدر خوشکل باشه که همه بخوان باهاش بخوابن...
نمیدونم کار درستیه یا نه ولی اونم گناه داشت حتما درد داره..بهش گفتم
+چون نیاز داری..کمکت میکنم ولی من خیلی ازت ناراحتم
-واقعا به ددی اجازه میدیی
+اره..تو الان قراره دختر بودنم رو ازم بگیری
یهو آمد سمتم بلندم کرد و به سمت اتاقمون تو هتل رفت تو راه همش صدای آحح و ناله میومد..رسیدم اتاقمون در رو باز کرد رفتیم داخل در رو قفل کرد منو انداخت رو تخت و شروع به خوردن لبام میکرد ولی من هیچ همراهی نمیکردم تا اینکه گازی از لبام گرفت به معنی اینکه همراهی کنم منم از سر ناچاری همراهی میکردم لباسامو در آورد و لباسای خودش رو در آورد
(تسبیح کوووو
-خانم نویسنده لطفا ادامه رو بگید)
امد نزدیکم و اول رو گردنم مارک گذاشت و بعد چند مین از گردنم دل کند و رفت سراغ سینم و یکی رو گذاشت دهنش و او یکی رو با دستش فشار میداد
+آخخ...وحشی بازی در نیار دیگه
ولی اهمیت نداد وبه کارش ادامه میداد بعد چند مین ولم کرد شورتم رو در آورد و انگشتتش رو واردم کرد و ت..لمبه میزد این باعث شد حشری بشم
+اححح..اینو نمیخوام د.....یکت رو میخوام
-یه چی یادتت نرفت..امم
+ددی یلا
یهو د.....یکش رو واردم کرد و شروع کرد به تلبه میزد بعد چند راند ارضا شدم و مایعی داخلی حس کردم یعنی الان من رسمن مال کوک شدم
-بیب..توو دیگه مال منی
از رو تخت بلندم کرد و نشست من که جونی نداشتم منو گذاشت رو پاش که د...یکش رو واردم کرد گف
-به ددی سواری بده
منم بهش سواری میدادم اونم ناله میکرد
-اححح...اممم...چقدر خوب کارت رو میکنی
رفتم نزدیکش و رو گردنش مارک میزاشتم اونم عین یه بچه سینم تو دهنش بود و مک میزد و گاز میگرفت در حدی که حس کردم نک سینم کنده شده گردنش رو ول کردم که یه مارک پر رنگی رو گردنش بود... همین جوری داشتم بهش سواری میدادم ولی ارضا نمیشد واسه همین از پشت بهش دادم از پشت دوتا پاهام رو گرفت و تلبه میزد
منم
+آححححححح نکنننن لذت دارهههه آححح
ولی بازم ارضا نشد گف
-بیا برام ساک بزن
+نمیخوام
-باشه پس خودت خواستی ازم بیرون کسید و درستم کرد و پوصینم رو مالش میداد که ایم باعث میشد من بخوام
+احححح احححح نکن
دهنش رو آورد جلو و شروع به خوردن پوصینم کرد در حدی که صداش میومد
+ااااححح باش باش بیاااآححححح میزنم برات بیااا اححححح
ول کرد آمد نشت رو تخت منم براش س......اک میزدم
بلاخره ارضا شد رو تخت نشستم تخت خونی بود
این باعث شد که گریم بگیره کوک که دید دارم گریه میکنم آمد سمتم
ویو کوک:
حالم بهتر بود رو تخت نشسته بودم خونی بود ا.ت هم رو تخت لخت نشسته بود
ویو ا.ت
خیلی تحریک شده ولی من خیلی ازش ناراحت بودم چرا باید اینقدر خوشکل باشه که همه بخوان باهاش بخوابن...
نمیدونم کار درستیه یا نه ولی اونم گناه داشت حتما درد داره..بهش گفتم
+چون نیاز داری..کمکت میکنم ولی من خیلی ازت ناراحتم
-واقعا به ددی اجازه میدیی
+اره..تو الان قراره دختر بودنم رو ازم بگیری
یهو آمد سمتم بلندم کرد و به سمت اتاقمون تو هتل رفت تو راه همش صدای آحح و ناله میومد..رسیدم اتاقمون در رو باز کرد رفتیم داخل در رو قفل کرد منو انداخت رو تخت و شروع به خوردن لبام میکرد ولی من هیچ همراهی نمیکردم تا اینکه گازی از لبام گرفت به معنی اینکه همراهی کنم منم از سر ناچاری همراهی میکردم لباسامو در آورد و لباسای خودش رو در آورد
(تسبیح کوووو
-خانم نویسنده لطفا ادامه رو بگید)
امد نزدیکم و اول رو گردنم مارک گذاشت و بعد چند مین از گردنم دل کند و رفت سراغ سینم و یکی رو گذاشت دهنش و او یکی رو با دستش فشار میداد
+آخخ...وحشی بازی در نیار دیگه
ولی اهمیت نداد وبه کارش ادامه میداد بعد چند مین ولم کرد شورتم رو در آورد و انگشتتش رو واردم کرد و ت..لمبه میزد این باعث شد حشری بشم
+اححح..اینو نمیخوام د.....یکت رو میخوام
-یه چی یادتت نرفت..امم
+ددی یلا
یهو د.....یکش رو واردم کرد و شروع کرد به تلبه میزد بعد چند راند ارضا شدم و مایعی داخلی حس کردم یعنی الان من رسمن مال کوک شدم
-بیب..توو دیگه مال منی
از رو تخت بلندم کرد و نشست من که جونی نداشتم منو گذاشت رو پاش که د...یکش رو واردم کرد گف
-به ددی سواری بده
منم بهش سواری میدادم اونم ناله میکرد
-اححح...اممم...چقدر خوب کارت رو میکنی
رفتم نزدیکش و رو گردنش مارک میزاشتم اونم عین یه بچه سینم تو دهنش بود و مک میزد و گاز میگرفت در حدی که حس کردم نک سینم کنده شده گردنش رو ول کردم که یه مارک پر رنگی رو گردنش بود... همین جوری داشتم بهش سواری میدادم ولی ارضا نمیشد واسه همین از پشت بهش دادم از پشت دوتا پاهام رو گرفت و تلبه میزد
منم
+آححححححح نکنننن لذت دارهههه آححح
ولی بازم ارضا نشد گف
-بیا برام ساک بزن
+نمیخوام
-باشه پس خودت خواستی ازم بیرون کسید و درستم کرد و پوصینم رو مالش میداد که ایم باعث میشد من بخوام
+احححح احححح نکن
دهنش رو آورد جلو و شروع به خوردن پوصینم کرد در حدی که صداش میومد
+ااااححح باش باش بیاااآححححح میزنم برات بیااا اححححح
ول کرد آمد نشت رو تخت منم براش س......اک میزدم
بلاخره ارضا شد رو تخت نشستم تخت خونی بود
این باعث شد که گریم بگیره کوک که دید دارم گریه میکنم آمد سمتم
ویو کوک:
حالم بهتر بود رو تخت نشسته بودم خونی بود ا.ت هم رو تخت لخت نشسته بود
۷۷۶
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.