خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور
خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند،تعدادی هم برای محکم کاری دوبار این کار را انجام میدادند!
ابتدا و انتهای کلاس، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی.
هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران همه دوره اش بود، هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون میگفت: استاد همه حاضرند و بالعکس؛ اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس،میگفت: استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده
در اواخر دوران تحصیل با هم ازدواج کردند و دورادور میشنیدم که بسیار خوب و خوش هستند
امروز خبر دار شدم که آگهی ترحیم بانو را به این مضمون چاپ کرده است؛
هیچ کس زنده نیست، همه مرده اند
شاید عشق همین باشد . . .
ابتدا و انتهای کلاس، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی.
هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران همه دوره اش بود، هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون میگفت: استاد همه حاضرند و بالعکس؛ اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس،میگفت: استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده
در اواخر دوران تحصیل با هم ازدواج کردند و دورادور میشنیدم که بسیار خوب و خوش هستند
امروز خبر دار شدم که آگهی ترحیم بانو را به این مضمون چاپ کرده است؛
هیچ کس زنده نیست، همه مرده اند
شاید عشق همین باشد . . .
۴.۸k
۱۰ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.