بختیاری، زاده ی بیداد نیست
بختیاری، زادهی بیداد نیست
پیرو حزب حقیر باد نیست
بختیاری، زادهی آزادگی ست
سایهسارِ مهربانِ سادگی ست
بختیاری، زادهی تعظیم نیست
ارتباطش با خدا از بیم نیست
بختیاری، زادهی آزادی است
ریشههایش نفیِ استبدادی است
بختیاری، زادهی آزار نیست
نوچه و بازیچهی بازار نیست
بختیاری، زادهی دلتنگی است
شیرِ بر گورش به ظاهر سنگی است
بختیاری، زادهی پیوست نیست
زیستگاهش درّه و بنبست نیست
بختیاری، زادهی کوچ است و بس
درّه در فرهنگِ او پوچ است و بس
بختیاری، زادهی تکرار نیست
پوشهی پوسیدهی افکار نیست
بختیاری، زادهی اندیشه است
ریشههایش طعنه بر هر تیشه است
بختیاری، زادهی امروزه نیست
در سرشتش وحشتی از زوزه نیست
بختیاری، زادهی سرسختی است
تیرِ گز بر دیدهی بدبختی است
بختیاری، زادهی زنجیر نیست
مرغِ طبعش تابعِ انجیر نیست
بختیاری، زادهی قاف است و بس
بالهایش آسمانباف است و بس
بختیاری، زادهی مرداب نیست
کورشش نان و کریمش آب نیست
بختیاری، زادهی جان است و بس
تار و پودش برق و باران است و بس
بختیاری، زادهی گلخانه نیست
شیرعلیمردانِ او افسانه نیست
بختیاری، زادهی شعرِ من اس
عاقلش دیوانهای چون بهمن است
پیرو حزب حقیر باد نیست
بختیاری، زادهی آزادگی ست
سایهسارِ مهربانِ سادگی ست
بختیاری، زادهی تعظیم نیست
ارتباطش با خدا از بیم نیست
بختیاری، زادهی آزادی است
ریشههایش نفیِ استبدادی است
بختیاری، زادهی آزار نیست
نوچه و بازیچهی بازار نیست
بختیاری، زادهی دلتنگی است
شیرِ بر گورش به ظاهر سنگی است
بختیاری، زادهی پیوست نیست
زیستگاهش درّه و بنبست نیست
بختیاری، زادهی کوچ است و بس
درّه در فرهنگِ او پوچ است و بس
بختیاری، زادهی تکرار نیست
پوشهی پوسیدهی افکار نیست
بختیاری، زادهی اندیشه است
ریشههایش طعنه بر هر تیشه است
بختیاری، زادهی امروزه نیست
در سرشتش وحشتی از زوزه نیست
بختیاری، زادهی سرسختی است
تیرِ گز بر دیدهی بدبختی است
بختیاری، زادهی زنجیر نیست
مرغِ طبعش تابعِ انجیر نیست
بختیاری، زادهی قاف است و بس
بالهایش آسمانباف است و بس
بختیاری، زادهی مرداب نیست
کورشش نان و کریمش آب نیست
بختیاری، زادهی جان است و بس
تار و پودش برق و باران است و بس
بختیاری، زادهی گلخانه نیست
شیرعلیمردانِ او افسانه نیست
بختیاری، زادهی شعرِ من اس
عاقلش دیوانهای چون بهمن است
۱۵۱.۰k
۰۵ خرداد ۱۴۰۱