شبی بردفترقلبم کشیدم ردپایت را، کشیدم طرح زیبای غروب چشمهایت را، کنارهاله چشمت کشیدم عکس یک دریا، کشیدم روی امواجش حضور آشنایت را، وآن شب با دلی لبریز از آوار دلتنگی، زدم فریاد در ساحل:"دلم دارد هوایت را