هرچند پیش روی تو غرق خجالتند

هرچند پیش ‌روی‌ تو غرق ‌خجالتند
چشمان ‌این‌ غریبه ‌فقط ‌با تو راحتند
دیدگاه ها (۴)

دنیا ‌خوشست ‌‌و‌ مال ‌عزیزسٺ ‌و‌ تن شریفلیکن ‌رفیق ‌بر ‌همہ‌...

سر‌‌ بر‌شانہ‌ خدا بگذار تا قصہ‌ عشق‌ را چنان‌زیبا ‌بخواند‌ ک...

من ‌ریسڪ ‌سقوط ‌را‌ قبول‌‌‌‌ کردمتا لذٺ ‌پرواز را تجربہ‌ ڪنم

شاعر‌ شهر‌ خودم ‌بودم ‌و ‌از‌شهر‌ خودشضربان ‌قدمش ‌شهر ‌مرا ...

اهم...

گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر گفتم آری، خود نمی‌دا...

گذشت مدتها...منو تو اومدیم این همه راه که غریبه شیم تهش باز....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط