سناریو Bachira and isagi
سناریو Bachira and isagi
[ https://wisgoon.com/apple3 ]
[ https://wisgoon.com/anime_otako1392 ]
ماجرا از 20 شهریور سال 1404 شروع شد باچیرا و ایساگی تازه دوس شده بودن و دوستیشون روز ب روز پیشرفت میکرد تا حدی ک برا محبت ب هم دیگه فش میدادن. زمان گذشت و ایساگی عاشق باچیرا شد ولی چون جفتشون دختر بودن ایساگی رفت و تعقیر جنسیت داد. بعد چند وقت ک بزرگ شدن باچیرا ی شب ب خونه ایساگی رفت ایساگی برا باچیرا ی شام عالی و بی نقص درس کرد.
بعد اینکه غذاشونو خوردن نشستن و بلولاک دیدن و کلی خوراکی مشروب خوردن باچیرا کامل مست شد ایساگی لبشو بوسید و سَروش ناز کرد و بردتش تو اوتاق یواش گذاشتش رو تخت و تا صبح باهم خوابیدن، صبح ک باچیرا بیدار شد ترسید و از خجالت فرار کرد بعد ی روز دوباره تصمیم گرفتن باهم قرار بزارن و رفتن رستوران ایساگی باچیرا برد شهر بازی و براش بستنی خرید اینبار براش انیمه جوجوتسو کایسن پخش کردو مجدد بهش مشروب داد وقتی باچیرا رفت ت اوج مستی ایساگی بغلش کردو یواش گذاشتش رو تخت و شروع کرد ب مک زدن لبش کمی بعد رسید ب سا•ک زدن جا خصوصیش و بعد بردش حموم بدنشو مرتب شُست.
و کمی لب گیری هم کرد.
کمی بعد ی تن پوش حوله تنش کرد و ب ارومی گذاشتش رو تخت تا بخوابه. ایساگی از اوتاق بیرون رفت ک باچیرا با ترس بیدار نشه صبح ک باچیرا بیدار شد.........<ادامه دارد>
با کمک ( https://wisgoon.com/anime_otako1392 )
منو ببخش باچیراااااا😂
[ https://wisgoon.com/apple3 ]
[ https://wisgoon.com/anime_otako1392 ]
ماجرا از 20 شهریور سال 1404 شروع شد باچیرا و ایساگی تازه دوس شده بودن و دوستیشون روز ب روز پیشرفت میکرد تا حدی ک برا محبت ب هم دیگه فش میدادن. زمان گذشت و ایساگی عاشق باچیرا شد ولی چون جفتشون دختر بودن ایساگی رفت و تعقیر جنسیت داد. بعد چند وقت ک بزرگ شدن باچیرا ی شب ب خونه ایساگی رفت ایساگی برا باچیرا ی شام عالی و بی نقص درس کرد.
بعد اینکه غذاشونو خوردن نشستن و بلولاک دیدن و کلی خوراکی مشروب خوردن باچیرا کامل مست شد ایساگی لبشو بوسید و سَروش ناز کرد و بردتش تو اوتاق یواش گذاشتش رو تخت و تا صبح باهم خوابیدن، صبح ک باچیرا بیدار شد ترسید و از خجالت فرار کرد بعد ی روز دوباره تصمیم گرفتن باهم قرار بزارن و رفتن رستوران ایساگی باچیرا برد شهر بازی و براش بستنی خرید اینبار براش انیمه جوجوتسو کایسن پخش کردو مجدد بهش مشروب داد وقتی باچیرا رفت ت اوج مستی ایساگی بغلش کردو یواش گذاشتش رو تخت و شروع کرد ب مک زدن لبش کمی بعد رسید ب سا•ک زدن جا خصوصیش و بعد بردش حموم بدنشو مرتب شُست.
و کمی لب گیری هم کرد.
کمی بعد ی تن پوش حوله تنش کرد و ب ارومی گذاشتش رو تخت تا بخوابه. ایساگی از اوتاق بیرون رفت ک باچیرا با ترس بیدار نشه صبح ک باچیرا بیدار شد.........<ادامه دارد>
با کمک ( https://wisgoon.com/anime_otako1392 )
منو ببخش باچیراااااا😂
- ۴۲۱
- ۲۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط