در من زنی می رقصد
در من زنی می رقصد
من به تبلورِ لحظه می اندیشم
به سماجتِ دخترانِ معصوم به افسونِ عشق
به کشاکشِ پر تردیدِ خاطراتِ خوب از روزهای دور ..
در من ، یک شرقیِ عصیانی
بی هیچ مجالی ...
بر ویرانه های خاموشِ روحِ رنجیده ام،پای می کوبد
و دیوانه وار می رقصد
من به تبلورِ لحظه می اندیشم
به سماجتِ دخترانِ معصوم به افسونِ عشق
به کشاکشِ پر تردیدِ خاطراتِ خوب از روزهای دور ..
در من ، یک شرقیِ عصیانی
بی هیچ مجالی ...
بر ویرانه های خاموشِ روحِ رنجیده ام،پای می کوبد
و دیوانه وار می رقصد
- ۲۱.۱k
- ۲۹ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط