کوچولوی خجالتی
کوچولوی خجالتی
پارت 3
چیفیو میخواست راه بره که نزدیک بود بخوره زمین اما باجی گرفتش
باجی :چیفیو بیا کولم
چیفیو :/............ / باجی سان من نمیام اخه وزنم زیاده
باجی :گفتم بیا
چیفیو :ب... باشه
رفتن رو کول باجی *
مایکی :بچه ها باجی و چیفیو آخی چه قشنگ
دراکن :بله قشنگه
تاکمیچی :چیفیو حالت خوبه جاییت زخم شده
چیفیو :فکر نکنم اما نمیتونم درست راه برم
میتسویا :بیا بریم دکتر شاید مشکلی داشته باشه
رفتن دکتر *
دکتر :پاش پیچ خورده یه مدتی نباید راه بره تا خوب بشه
باجی :ممنون دکتر
آمدن بیرون *
چیفیو :بچه ها بریم کجا
دراکن :من پسر خالم اینجا زندگی میکنه
اون برای ما هتل رزرو کرده بیاید بریم
رفتن و رسیدن به هتل *
تاکمیچی :وای چه هتلی
میتسویا :آره خیلی قشنگه
؟؟ سلام خوش آمدید
باجی :سلام شما
؟؟؟ :من پسر خاله دراکن جین هستم
چیفیو :خوشبختم جین
جین: منم خوب بریم اتاقتون رو نشونتون بدم
همه:باشه
چیفیو رفت پیش جین *
چیفیو :اتاقامون جداست
جین: نه
ببخشید اگه بد شد
پارت 3
چیفیو میخواست راه بره که نزدیک بود بخوره زمین اما باجی گرفتش
باجی :چیفیو بیا کولم
چیفیو :/............ / باجی سان من نمیام اخه وزنم زیاده
باجی :گفتم بیا
چیفیو :ب... باشه
رفتن رو کول باجی *
مایکی :بچه ها باجی و چیفیو آخی چه قشنگ
دراکن :بله قشنگه
تاکمیچی :چیفیو حالت خوبه جاییت زخم شده
چیفیو :فکر نکنم اما نمیتونم درست راه برم
میتسویا :بیا بریم دکتر شاید مشکلی داشته باشه
رفتن دکتر *
دکتر :پاش پیچ خورده یه مدتی نباید راه بره تا خوب بشه
باجی :ممنون دکتر
آمدن بیرون *
چیفیو :بچه ها بریم کجا
دراکن :من پسر خالم اینجا زندگی میکنه
اون برای ما هتل رزرو کرده بیاید بریم
رفتن و رسیدن به هتل *
تاکمیچی :وای چه هتلی
میتسویا :آره خیلی قشنگه
؟؟ سلام خوش آمدید
باجی :سلام شما
؟؟؟ :من پسر خاله دراکن جین هستم
چیفیو :خوشبختم جین
جین: منم خوب بریم اتاقتون رو نشونتون بدم
همه:باشه
چیفیو رفت پیش جین *
چیفیو :اتاقامون جداست
جین: نه
ببخشید اگه بد شد
۶۱۹
۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.