ای کاش عشق خود را افشا نکرده بودم

ای کاش عشق خود را افشا نکرده بودم
رویای زخمی ام را رسوا نکرده بودم

ابراز عشق آخر آغاز رفتنت شد
ای کاش دست خود را بالا نکرده بودم

من با سکوت عادت کردم تمام عمرم
فریاد شعر چاره اما نکرده بودم

دوران رفتن است و من دوستت ندارم
معشوقه ای که ماند پیدا نکرده بودم

دنیای بومرنگ است دارد خدایی عاشق
این را مگر برایت معنا نکرده بودم

دل کوه بود اما از جای خود تکان خورد
باور به دین چشمت بیجا نکرده بودم

شیرین ترین کلام و شعر محمد عشق است
از بیستون و تیشه پروا نکرده بودم

مُهری بزن به شعرم تا مستند بگیرد؛
با خون مگر تعهد امضا نکرده بودم؟!
دیدگاه ها (۰)

🎥 #حتما_ببینید | هرگز با نادان بحث نکنید...خر گفت: علف آبی ا...

اوه حسام الدین میره صف نونوایی

#همسرانه ❎ چرا آقایان بعد از مدتی دست از عشق ورزی میکشند و م...

سوتی محسن رضایی در گفتگوی زنده...مردم مطمئن باشند که به هیچ ...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط