من میتونستم ندیدنت رو تحمل کنم یا نبودنهای گاه و بیگاه
من میتونستم ندیدنت رو تحمل کنم یا نبودنهای گاه و بیگاهت رو.
اما به شنیدن صدات،
به حرف زدن باهات معتاد بودم.
من بعد از تو انقدر حرف نزدم
که لالمونی گرفتم.
وقتی واسه حرف زدن،
اعتماد یه نفر رو جلب کردی،
انقدر نسبت بهش دور نَایست
که نتونه صداش رو بهت برسونه.
دق میکنه...
اما به شنیدن صدات،
به حرف زدن باهات معتاد بودم.
من بعد از تو انقدر حرف نزدم
که لالمونی گرفتم.
وقتی واسه حرف زدن،
اعتماد یه نفر رو جلب کردی،
انقدر نسبت بهش دور نَایست
که نتونه صداش رو بهت برسونه.
دق میکنه...
- ۲.۳k
- ۲۰ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط