مدام غلت میزنیم

مُدام غلت میزنیم...
از این پهلو به آن پهلو ،
خودمان را قانع میکنیم که بخوابیم؛
به خودمان قول میدهیم که این اخرین بار است که صفحه ی گوشی را روشن ‌میکنیم؛
اما به کسری از ثانیه فراموشش میکنیم و دوباره همان آش و همان کاسه!
چقدر گم کرده دارد این نسلِ انتظار..
یادمان باشد اگر روزی فرزندمان از دلتنگی گفت به آرامی بگوییم
"درکت میکنم من این موها را در انتظار سفید کرده ام"
دیدگاه ها (۳)

"شِڪَستنی " ...رَفعِ بلاست...اَما دِلَـم"...توکدام بلا را.....

هو الباقی⚫ ⚫ ⚫ زندگینامه مرحوم مغفور، "خوزستان"وی در خانواده...

:یکــــــــــ بار که تنــــــــــها بمانییکــــــــــ بار که...

زخمـے ڪہ مے زنیـمدلے ڪہ .....مےشڪنیم ارزان نیستیڪ روزے..... ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط